زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

الزام (منطق)





الزام‌ در منطق به معنای ناگزیر ساختن کسی به قبول یک حکم است.


۱ - توضیح اصطلاح



در اصطلاح علم منطق، به ناگزیر شدن کسی به قبول یک حکم، الزام گفته می‌شود. الزام در فن جدل به کار می‌رود چون جدل در مقام آن نیست که قضیه‌ای را با قضایای حقیقی و یقینی، برهانی سازد، بلکه تنها در پی آن است که طرف بحث را به اقرار و تصدیق به امری ناگزیر سازد.
«و چون مقصود از جدل الزام غیر است، لا محاله مشتمل بود بر نزاعی».
«و چون غرض از این صناعت‌ (خطابه‌) اقناع است نه تحقیق مطلق و الزام صرف، هرچه افادت اقناع کند، خواه داخلی و خواه خارجی در صناعت معتبر باشد».
«و ناقض وضع را به اقامت حجت، سائل خوانند. و غایت سعی او آن است که الزام کند».
[۳] شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۶.


۲ - پانویس


 
۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۴۴۷.    
۲. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۵۳۳.    
۳. شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۶.


۳ - منبع



خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۲۸.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات منطقی | جدل




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.